دنیای کنونی، پر شده از اپلیکیشن های مختلف به همراه استارتاپ هایی که ارزشی میلیارد دلاری دارند. در چنین جهانی، اهمیت باغی به نام Rossotti که در قلب سیلیکون ولی واقع شده، چندان قابل لمس نیست؛ باغی که از سال ۱۸۵۲ تا کنون در مکان کنونی اش در خدمت رستوران و کافه های مختلف بوده و مردم برای سرگرمی خود در آن حضور پیدا کرده اند.
این روزها البته نامش به «Alpine Inn» تغییر کرده، اما هنوز هم میتوان افراد متفاوت را در آن مشاهده کرد. این باغ که در دهه های گذشته مقر کلوب موتورسواران«فرشته های جهنم» بود، هنوز هم میزبان چندین نوع شخصیت مختلف و کاملاً متمایز از هم است. افرادی که در گوشه و کنار آن مینشینند یا مدیر عامل استارتاپی هستند و یا پرفسور یا شخصی که چندان حالت طبیعی ندارد. در پارکینگ اش، گاهی میتوان یک اسب را در کنار خودروی مازراتی و موتورسیکلت هارلی مشاهده کرد.
چندان به نظر نمیرسد که چنین مکانی، جایی ویژه باشد برای اتفاقی نو و تازه. اما در آگوست ۴۰ سال پیش، تیمی کوچک از دانشمندان دور یکی از میزهای همین باغ دور هم جمع شدند و دست به یک آزمایش هیجان انگیز و خارق العاده زدند. دور میزی که برای نشستن باید لیوان های پلاستیکی کنار زده میشدند، اثبات شد که ایدهای غریب به نام «اینترنت» میتواند عملی شود.
…
اینترنت امروز به قدری گسترده و بدون فُرم در اختیارمان قرار دارد که سخت میتوان تصور کرد مقولهای بوده که روزی نیاز به اختراع شدن داشته. تصور کردن «توماس ادیسون» در حالی که لامپ را اختراع میکند آسان است، چرا که میتوان به سادگی تصویر سازی یک لامپ را در ذهن انجام داد. میتوانید لامپی را در دست بگیرید و از هر زاویهای که میخواهید آن را نگاه کنید.
اینترنت ولی برعکس همین قضیه است. همه جا یافت میشود بدون اینکه قادر به دیدنش باشیم. پنداری با روحی طرف هستیم که میخواهد خودش را با ظاهر شدن به عنوان پیکسلی بر روی نمایشگر و جان بخشیدن به یک اپلیکیشن به ما نمایان سازد. در هر صورت میدانیم که ماهیت و ذاتش همیشه وجود دارد.
همین ویژگی، باعث میشود تصور پیچیده بودن اینترنت امری شدیداً بدیهی به نظر برسد. به طور معمول هم باید چنین باشد. مقولهای را فرض کنید که نمیتوان آن را دید، ولی همه جا هست. با این حال، اینترنت نه تنها پیچیده نیست، بلکه اساساً ساختار بسیار سادهای دارد و سادگی اش، کلیدی است بر موفقیت و همهگیر شدن آن.
اشخاصی که اینترنت را اختراع کردند، از سراسر جهان آمده بودند. بعضی از آنها در توسعه شبکه کامپیوتری «Cyclades» که دولت فرانسه پشتیبانش بود نقش داشتند و برخی دیگر از آزمایشگاه ملی فیزیک انگلیس، دانشگاه هاوایی و البته زیراکس آمده بودند. مادر آنها البته یک بخش تحقیقاتی پرخرج بود در وزارت دفاع آمریکا که از آن با نام «آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته» یا «آرپا – Arpa» نام برده میشد و البته بعداً به «آژانس پروژه های تحقیقات پیشرفته دفاعی» یا «دارپا – Darpa» تغییر نام داد.
به عنوان یک سرمایه گذاری نظامی، Arpa ایده های خاصی برای اینترنت در سر میپروراند و بیشتر تمایل داشت تا قدرت پردازش کامپیوتری را به خطوط مقدم جبههها وارد کند. در سال ۱۹۶۹، آرپا یک شبکه کامپیوتری ساخت به نام «آرپانت – Arpanet» که رایانه های اصلی در دانشگاه ها، آژانس های دولتی و پیمانکاران دفاعی را در سراسر ایالات متحده به هم متصل میکرد. Arpanet رشد سریعی داشت و تا میانه دهه ۷۰ میلادی، توانسته بود بیش از ۶۰ نقطه را به هم متصل سازد.
بزرگترین مشکل شبکه آرپانت، قابل حمل نبودنش بود. با توجه به استانداردهای امروزی، کامپیوترهایی که به این شبکه متصل میشدند غول پیکر بودند و ارتباط آنها نیز بر بستر لینک های ثابت صورت میگرفت. این مشخصات برای پژوهشگران که برخی از آنها در کمبریج و برخی دیگر در پارک منلو حضور داشتند مشکل زا نبود اما برای سربازانی که میخواستند در قلمروی طرف مقابل خود حضور پیدا کنند، فایدهای نداشت. برای اینکه سربازان بتوانند هر جا به آرپانت دست پیدا کنند، لازم بود تا این شبکه در سراسر جهان در دسترس قرار گیرد.
یک خودروی جیپ را تصور کنید که در جنگل های زئیر (کنگو) در حال راندن است یا هواپیمای بوئینگ B-52 که در آسمان دشمن پرواز میکند. سپس، هر دوی آنها را تصور کنید که به شبکه کامپیوتری قدرتمندی متصل شدهاند که هزاران مایل از آنها فاصله دارد. این رویایی بود که ارتش آمریکا در سر میپروراند و البته این همان رویایی است که امروز تبدیل شده به اینترنت.
تحقق بخشیدن به این رویا، مستلزم انجام دو کار بود. اول، ساختن شبکهای بی سیم که میتوانست بسته های داده را به شکلی گسترده از طریق امواج رادیویی یا ماهوارهای ساطع کند و دوم، متصل سازی همان شبکه بی سیم به شبکهی آرپانت، تا در نهایت همان کامپیوترهای میلیون دلاری و غول پیکر، به گونهای قادر شوند به سربازان در جبهه های نبرد کمک کنند. دانشمندان به آن میگفتند «شبکه بهم پیوسته» (Internetworking).
«شبکه بهم پیوسته» مشکلی بود که اینترنت برای رفع آن ایجاد شد. و البته در این راه، چالش های بسیار بزرگی هم وجود داشت. اینکه کامپیوترها بتوانند با هم ارتباط برقرار کنند کنند -شبکه سازی- به اندازه کافی دشوار به نظر میرسید، اما اینکه بتوان کاری کرد که شبکهها نیز با هم مرتبط شوند -شبکه بهم پیوسته- سطحی دیگر از سختی را نمایان میکرد. شبکهها مختلف بودند و زبان واحدی میان آنها وجود نداشت. تلاش برای جابهجایی دادهها از یک شبکه به شبکهای دیگر، همانند این بود که شخصی با زبان ماندارین (نوعی چینی) برای شخص دیگری که صرفاً زبان مجارستانی را میداند، نامه نوشته و انتظار درک آن را نیز داشته باشد.
به عنوان راه حل، مهندسان به سراغ تولید یک «اسپرانتو»ی دیجیتالی (زبانی فراساخته) رفتند که تبدیل شد به زبان مورد استفاده توسط تمام شبکهها و به این صورت اجازه داده میشد که شبکهها به هم متصل گشته و با هم ارتباط برقرار نمایند. در سال ۱۹۷۴، دو محقق آرپا به نام های «رابرت کان» (Robert Kahn) و «وینت سرف» (Vint Cerf) طرحی را عنوان کردند که به واسطه آن، شبکه های بین المللی قادر به ارتباط با هم بودند. آنها نامش را گذاشتند «پروتکل ساده اما بسیار انعطاف پذیر». به کلامی ساده تر: قوانینی جهانی
در خصوص برقراری ارتباط رایانهها به شکل یکپارچه.
وینت سرف، سمت راست، در کنار رابرت کان. اشخاصی که اولین پروتکل اینترنت را تهیه کردند.
این قوانین باید با تعادلی بسیار حساس وضع میشدند. از یک طرف، باید به اندازه کافی محکم وضع میشدند تا انتقال دادهها با اطمینان توسط آنها انجام شود و از سوی دیگر، باید به گونه ای انعطاف پذیر انتخاب میشدند که همه شیوه های انتقال را بتوان در آنها پیاده سازی کرد.
«سرف» میگوید: «لازم بود تا بتواند در برابر آینده از پایداری مناسبی برخوردار باشد.»
شما نمیتوانید پروتکلی بنویسید که صرفاً برای یک مقطع مشخص از زمان کارایی داشته باشد. در این صورت، حاصل کارتان به سرعت منسوخ میگردد. سرف میگوید که پروتکل آنها باید به شکلی انتخاب میشد که بتواند با تکنولوژی هایی که هنوز ابداع نشدهاند هم هماهنگی داشته باشد. این ویژگی نه تنها پروتکل را در برابر آینده حفاظت میکرد، بلکه عمر بی پایان به آن میداد.
گویی اینترنت آسمان خراشی بود در جهان افرادی که تا کنون صرفاً ساختمان هایی چند طبقه دیده بودند
در نهایت قوانین وضع شده، تبدیل شدند به یک زبان میانجی برای تولد اینترنت. اما ابتدا نیاز بود تا اجرایش کرده، آن را ارتقا داده و بارها و بارها آزمایشش کنند. در آن زمان دیگر هیچ چیز نمیتوانست جلوی تولد اینترنت را بگیرد؛ هرچند در همان زمان هم، چنین ایدهای از نظر خیلیها دیوانگی بود، حتی در میان کسانی که در ساختنش دست داشتند. حجم افرادی که قرار بود از آن استفاده کنند و اندازهی بلندپروازیها – گویی اینترنت آسمان خراشی بود در جهان افرادی که تا کنون صرفاً ساختمان هایی چند طبقه دیده بودند. در آن زمان حتی با حجم بودجه کلان نظامی که به علت گذار از روزهای جنگ سرد پشتیبان پروژه بود، باز هم ایده، دست نیافتنی به نظر میرسید.
اما بالاخره نوبت به رسیدن تابستان ۱۹۷۶ از راه رسید، و اینترنت شروع کرد به کار کردن.
…
اگر در ۲۷ آگوست ۱۹۷۶ در باغ Rossotti حضور داشتید، با چنین صحنهای رو به رو میشدید: هفت مرد و یک زن دور میزی نشستهاند که یک ترمینال کامپیوتر بر روی آن قرار گرفته. همان زن در حال تایپ کردن است و چند کابل از پشت ترمینال کامپیوتر روی زمین افتاده و در ادامه به یک ماشین ون خاکستری رنگ میرسند.
داخل ون، دستگاهی وجود داشت که آنچه در ترمینال کامپیوتر تایپ میشد را به بسته های داده تبدیل میکرد. سپس نوبت به یک آنتن روی سقف ون میرسید تا دادهها را در قالب سیگنال رادیویی ارسال کند. یک دستگاه تقویت کننده هم روی یکی از کوه های اطراف قرار گرفته بود که به ساطع شدن امواج قدرت بیشتری میداد. با این روش تقویتی، امواج در سراسر پارک منلو در دسترس بودند؛ جایی که یک آنتن در دفتری قرار گرفته بود و امواج را دریافت میکرد.
جادوی واقعی همانجا و در همان روز اتفاق افتاد. درون همان دفتر، بسته های داده بدون هیچ تغییری از طریق امواج رادیویی به دست شبکه آرپانت رسیدند. البته برای انجام این کار نیز لازم بود تا بسته های داده تغییر شکل دهند، بدون آنکه در محتوای آنها تغییری ایجاد شود. آب را در نظر بگیرید؛ میتواند به شکل بخار، مایع یا یخ درآید اما ترکیب بندی شیمیایی اش یکسان باقی میماند. این انعطاف پذیری معجزه آسا البته یکی از ویژگی های جهان طبیعی ماست که زندگی مان به آن وابسته است.
نشانی از بزرگداشت آزمایش ۲۷ آگوست ۱۹۷۶ و شروع عصر اینترنت در باغ Alpine Inn که پیشتر Rossotti نام داشت.
برعکس آب، انعطاف پذیری اینترنت به قدرت مهندسی بستگی داشت. و در آن روز گرم آگوست، به بسته هایی که تنها به شکل سیگنال های رادیویی در شبکهای بی سیم وجود داشتند اجازه داد تا تبدیل شوند به سیگنال های الکتریکی در شبکهای عجیب و غریب به نام آرپانت. نکته جالب هم اینکه همین دگرگونی به دادهها هیچ آسیبی وارد نکرد و انتقال به شکل کاملاً سالم صورت گرفت.
آنقدر سالم که میشد آنها را تا فاصله ۳۰۰۰ مایل دیگر در بوستون ارسال کرد بدون اینکه خدشهای به آنها وارد آید. شبکه بهم پیوستهای که ایجاد شده بود، حاصل تلاش سرف و کان به شمار میرفت. «دان نیلسون» (Don Nielson) که حالا هشتمین دهه از زندگی اش را سپری میکند میگوید: «نه خبری از بالون بود نه چیزی شبیه به آن» (اشاره به بالون های اینترنت رسان گوگل.) وی در آن روز گرم تابستانی، سرپرست آزمایش در باغ Rossotti از طرف موسسه تحقیقاتی استنفورد (SRI) بود که یکی از پیمانکاران بزرگ آرپا به شمار میرفت.
خانه او امروز در «پالو آلتو»ی کالیفرنیاست که و فاصلهای ۴ مایلی با مقر اصلی گوگل و ۹ مایلی با فیسبوک دارد. شرکت هایی که وجودِ پرمنفعت خود را مدیون آزمایشی هستند که در ۲۷ آگوست ۱۹۷۶ با سرپرستی نیلسون انجام شد.
نیلسون البته اصرار دارد که تحقق اینترنت، یک پروژه گروهی بوده نه تلاشی فردی و SRI، تنها یکی از نهادهایی به حساب میآید که در آن زمان مشغول توسعه این فناوری و آزمایش کردن آن برای دست یافتن به موفقیت بود.
گوگل و فیسبوک؛ شرکت هایی که وجودِ پرمنفعت خود را مدیون آزمایشی هستند که در ۲۷ آگوست ۱۹۷۶ با سرپرستی نیلسون انجام شد
«دیو رتز» (Dave Retz) یکی از محققانی که در روز آزمایش در باغ Rossotti حضور داشته میگوید که پیش از انجام آزمایش بسیار نگران بوده اند، در حالی که پس از موفقیت آمیز بودن آن، باز هم نگرانی از وجود آنها رخت بر نبسته و در فکر فرو رفتهاند که خب، مرحله بعدی چه خواهد بود؟ نکته اینجاست که در آن زمان، همواره دستاورد دیگری برای کسب شدن وجود داشت. به محض اینکه موفق به پیوند زدن دو شبکه به هم شدند، تلاش نمودند تا تعداد آنها را به سه عدد برسانند. اتفاقی که تقریباً یک سال و اندی بعد و در نوامبر ۱۹۷۷ رخ داد.
کم کم البته آزمایشی که در Rossotti صورت گرفت، فراموش شد. خود نیلسون میگوید که این رویداد را فراموش کرده تا اینکه ۲۰ سال بعد، یک خبرنگار آن را به یادش آورده: «یک روز در دفترم نشسته بودم که تلفن زنگ زد. خبرنگاری میخواست با من صحبت کند که در مورد آزمایش موفقیت آمیز باغ Rossotti شنیده بود و تمایل داشت بداند که آن آزمایش با تولد اینترنت چه ارتباطی داشته.»
۲۰ سال بعد البته میشود سال ۱۹۹۶، و در آن مقطع زمانی بسیاری از مردم جهان به اینترنت و نخستین وب سایت و سرویس های مشهور امروزی دسترسی داشتند. اینترنت از ریشه نظامی خود دور شده و تبدیل گشته بود به یک مقوله فراگیر. برخی هم علاقه مند بودند بدانند که این پروژه چگونه و توسط چه کسانی کلید خورده و به موفقیت رسیده است. در نتیجه نیلسون هم برخی گزارش های قدیمی خود را پیدا میکند و نحوه شروع به کارش را برای خبرنگاران مشتاق شرح میدهد. وی اکنون میگوید که آن موقع پیش خود فکر میکرده: «این اینترنت چه یکباره در حال پرطرفدار شدن است!».
آنچه باعث فراگیری امروزی اینترنت شده، ویژگی خاص آن است که تیم تحت نظر نیلسون، آن را در ریشه اینترنت جای داده بود؛ قابلیتی که انعطاف پذیری نام دارد. چهل سال پیش، یک تیم موفق میشود تا چند صد کلمه پیام را از منطقه خلیج سانفرانسیسکو (Bay Area) بدون اشکال ۳۰۰۰ مایل آنطرف تر و به بوستون منتقل کند. امروز، اینترنت نقش پلی را دارد که فواصل بسیار طولانی تری را به همراه تنوع گستردهای از رسانهها طی میکند. اینترنت، معبر دادهها میان میلیاردها گجت مختلف است و توییت های ما را در کنار لایک هایمان در چند میلی ثانیه به آن سوی جهان مخابره میکند.
تصویری از Alpine Inn در زمانه کنونی؛ جایی که چهل سال پیش باغ Rossotti نام داشت. مکانی که هنوز هم در سیلیکون ولی میزبان افراد مختلف است.
اینترنت تنها یک دستاورد فنی نیست، بلکه یک تصمیم مهم در زمینه طراحی نیز به حساب میآید. با این حال، نیلسون میگوید مهم ترین نکتهای که باید در مورد ریشه اینترنت بدانیم، این است که با مقولهای رو به رو هستیم که روزی یکی از پروژه های نظامی بوده است. طراح اینترنت، آرپا (دارپای کنونی) است و این سازمان توسعه این فناوری را با امید به استفاده از آن در جنگها انجام داده. مهندسینی که اینترنت را خلق کردند نیز متوجه چنین نیازی بوده و آن را به همین منظور طراحی نمودند.
به همین دلیل اینترنت طراحی شد تا همه جا حضور داشته باشد. اینترنتی که به دلیل استفاده ارتش توسعه یافته بود، چهرهای غیر نظامی و تجاری به خود گرفت؛ چهرهای بسیار گسترده که مهندسین آرپا در دهه ۷۰ میلادی هیچ وقت خوابش را هم نمیدیدند. نیلسون میگوید: «کاملاً صادقانه بگویم، اگر شخصی ادعا کند که در آن روزها تصور چنین آیندهای را برای اینترنت داشته، دروغ میگوید.»
وی همچنین خبر میدهد که یک موضوع برایش بسیار تعجب برانگیز بوده: «اینکه مردم حاضر میشدند پول خرج کنند تا خودشان را در اینترنت جای دهند. همه میخواستند آنجا باشند. همین موضوع بی نهایت برایم شگفت انگیز بود: سروصدای تمایل برای حضور در دنیایی کاملاً نو.»
میراث «دان نیلسون» و دانشمندان همکارش برای نسل ما این است که میتوانیم به دنیایی دیگر فکر کنیم؛ مکانی که قادر هستیم لحظهای واردش شده و لحظه بعدی از آن خارج شویم. او به همراه همکارانش، شبکه های مختلف را به شکل یکپارچه درآورد تا اینترنت همچون یک فضای واحد به نظر برسد؛ حال گویی با یک خیال رو به رو هستیم. اینترنت از شبکه های بسیار بسیار زیادی تشکیل شده. همین حالا زمانی که به وب سایت گوگل میروید، اطلاعات شما از باید از چندین پایگاه داده جمع آوری شده و به دستتان برسد. اما اینترنت در بافتن امواج به هم استاد است و پیچیدگی هایش را به خوبی نهان میکند.
ما مانده ایم با احساس داشتن فضای دیجیتالی، از نوع بدون محدوده و مرز. جایی که میتوان نامش را فضای سایبری نامید. چهل سال پیش، همین جهان در دامنه یک کوه در پالو آلتوی کالیفرنیا، سوسو زنان پا به عرصه وجود گذاشت و شروع به گسترش کرد.
لطفاً در مورد مطلب فوق ستاره بدهید :
طراحی سایت روایت ناگفته ای از سرآغاز دهکده جهانی؛ اینترنت چگونه ابداع شد؟ Rated 4.3 / 5 based on 4 reviews.
آیا این مقاله برای شما مفید بود؟