یکی از اشتباهاتی که کارآفرینان بی تجربه به اعتراف متخصصین امر بارها و بارها تکرار میکنند، کُندی بیش از اندازه است. اما سرعتی که برای راه اندازی یک استارتاپ از آن صحبت میکنیم آنقدر که به در اختیار داشتن منابع ضروری وابسته است، به اولین بودن در بازار وابستگی ندارد. کارآفرینان تازه کار در تلاش برای از بین بردن تمام نقایص ایدهی خود،
آنقدر زمان و منابع صرف میکنند که خیلی زود پولشان تمام میشود.
برای راه اندازی استارتاپ باید فرز و چابک بود. حرکت «آهسته و پیوسته» در این مسابقه شما را به جایی نخواهد رساند. شما باید کارآمد، قاطع، و آمادهی یادگیری و تطبیق با شرایط جدید باشید. اما برای کسانی که با تأسیس شرکت آشنایی ندارند، حرکت با چنین سرعتی میتواند هراس آور باشد. هرچه باشد این رؤیایشان است که سعی دارند به آن تحقق ببخشند؛ هیچکس نمیخواهد با عجله کردن، رؤیای خود را به ورطهی نابودی بکشاند.
اما راه اندازی سریع و موفقیت آمیز یک استارتاپ نیز راه دارد. برای پشت سر گذاشتن این فرایند با موفقیت، کافی است این ۳ مورد را در نظر داشته باشید:
۱- اصول چابکی استارتاپها را درک کنید
فرایند سنتی راه اندازی یک کسب و کار اساساً به برنامه ریزی قبلی وابسته است. شما تصمیم میگیرید چه شرکتی بزنید، ایدهی خود را پالایش میکنید، فرایندی برای تحقق بخشیدن به این ایده تعریف میکنید، نیرو استخدام میکنید، و پیش از آنکه محصولی تولید کنید هزاران قدم ریز و درشت دیگر را بر میدارید. پیدا کردن و تعریف هر یک از این قدمها نیازمند زمان و پول است که در آغاز کار در اختیار نخواهید داشت.
اینجاست که چابکی استارتاپی وارد میشود.
راه اندازی سریع یک استارتاپ و عرضهی نسخه های مختلف محصول در طول این مسیر و همزمان با آن، از جمله اصول اولیهی این دیدگاه هستند. هیچ برنامهی سفت و سختی وجود ندارد، بلکه تنها مجموعهای از آزمون و خطا در اختیار دارید که فرضیات خود را پیرامون شرکت و محصولتان به واسطهی آنها به بوتهی آزمایش میگذارید. نتایج هر یک از این آزمون های کوچک به شما اجازه میدهند محصول خود را پالایش کنید.
این شیوه به شما اجازه میدهد سلیقهی بازار هدف خود را پیدا کنید و با دانش به دست آمده، قدم های بعدی خود در مسیر رشد و توسعه را بردارید.
از آنجایی که یادگیری شما در حین طی مسیر رخ میدهد، لازم نیست نگران پایبندی به یک برنامهی از پیش تعیین شده باشید. اگر اتفاق غیر منتظرهای رخ داد نیز میتوانید به جای بازگشت به میز طراحی و شروع همه چیز از اول، به مسیر خود ادامه دهید.
۲- اشتباهات خود را بپذیرید و از آنها درس بگیرید
بسیاری از انسانها اشتباه را مترادف شکست میدانند. آنها فکر میکنند یک تصمیم اشتباه به معنای پایانی برای شرکتشان خواهد بود. در نتیجه، شروع میکنند به دلشوره و تأمل بیش از حد روی تک تک قدم هایی که بر میدارند. همین موضوع باعث کند شدن این فرایند خواهد شد.
متأسفانه ترس از شکست، به خاطر تأخیر هایی که به وجود میآورد، واقعاً میتواند به شکست منجر شود. به جای آنکه نگران تک تک اشتباهات احتمالی تان در آینده باشید، این حقیقت را بپذیرید که ممکن است اشتباه کنید. به خودتان و تیم تان اجازهی اشتباه کردن بدهید؛ به این شرط که رویکردتان در قبال این اشتباهات درس گرفتن و عملکرد بهتر در آینده باشد. کوچک ترین جنبه های محصول خود را نیز به انحاء مختلف تکرار و آزمایش کنید. اگر چیزی آنطور که امیدوار بودید پیش نرفت، بهتر است بعد از یک هفته تلاش متوجه این موضوع بشوید، نه شش ماه.
اگر اشتباه بودن یا عدم هماهنگی تصمیم یا محصولی با بازار محرز شد، موضوع در مقیاسی بسیار کوچک تر از فرایند سنتی ارائهی محصول رخ خواهد داد و تبعات کوچک تری نیز به همراه خواهد داشت. کافی است داده هایی که جمع آوری کرده اید را تحلیل کنید و بر اساس این اطلاعات تصمیم تازهای بگیرید.
۳- در توسعهی شرکت یا محصول خود زیاده روی نکنید
ایده های استارتاپی خوب، پتانسیل زیادی برای رشد و توسعه دارند. با این حال، استارتاپ های خوب این را میدانند که لازم نیست همهی ویژگیها یا محصولات ممکن از همان ابتدا به کامل ترین شکل خود آماده شوند. اگر توسعهی محصول خود را از جایی فرا تر از محصول حداقلیِ پایه آغاز کنید، وقت خود را تلف کرده اید.
ابتدا هستهی اصلی شرکت خود را به مشتریانتان عرضه کنید. ببینید نظرشان دربارهی محصول شما چیست، دوست دارند چه ویژگی هایی به آن اضافه شود یا چه انتظارات دیگری از شرکت شما دارند. سپس از این اطلاعات برای اولویت بندی قدم های بعدی خود استفاده کنید.
استفاده از آزمون و خطای A/B پس از ورود به بازار، فرصت های واقعی استارتاپ تان را به شما نشان خواهد داد. برای مثال، فرض کنیم نسخهی پایهی یک اپلیکیشن را به بازار عرضه کرده اید. در مورد اینکه چه ویژگی هایی باید به آن بیافزایید نیز ایده هایی در ذهن دارید اما مطمئن نیستید آیا این ویژگیها ارزشش را دارند یا خیر. دکمهای در اپلیکیشن خود برای این ویژگی تعبیه کنید که با کلیک بر روی آن هیچ اتفاقی نمیافتد. اگر کسی روی آن کلیک نکرد از اتلاف وقت و انرژی خود جلوگیری کرده اید. اما اگر اکثریت کاربران به کلیک کردن روی آن علاقه نشان دادند میتوانید با اطمینان بیشتری به توسعهی آن ویژگی بپردازید.
وقتی صحبت از تأسیس یک استارتاپ به میان میآید، «سرعت» رمز موفقیت شما خواهد بود. هرچه سریع تر روی پا های خود بایستید، سریع تر میتوانید ایدهی خود را به دیگران ثابت کنید و سریع تر شاهد درآمدزایی آن خواهید بود.
از این قدمها پیروی کنید و شاهد رشد هرچه سریع تر کسب و کار خود باشید.
لطفاً در مورد مطلب فوق ستاره بدهید :
آیا این مقاله برای شما مفید بود؟